از طعنه این و آن غمی نیست مرا
جز عالم عشق عالمی نیست مرا
*********
آخرین نگاه تو
اولین غم من
*********
آن قدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم
صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم
*********
در این دنیا که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری خویش محبت جست و جو کردم
*********
وقتی حقیقت آزادی است
آزادی حقیقت ندارد
*********
یادم آن روز که در صفحه شطرنج دلت
شاه عشق بودم و با کیش رخت مات شدم